پیش‌نوشت مطالبی که تحت عنوان برای … » و به بهانه‌ی یک یا چند فرد می‌نویسم، به این صورت هست که یادداشت‌ها و نکاتی پراکنده در ارتباط با یک موضوع داشته‌ام تا در فرصتی مناسب مطالعه کنم و به شکلی منسجم‌تر درباره‌شون بنویسم شکل‌گیری بحث‌هایی بین دوستان‌م و من باعث شده تا زودتر سراغ اون مطالب برم صحبت‌هایی که در این‌جا مطرح می‌کنم، مستقل از بحثی که با دوستان‌م داشته‌ام هست و اگر چنین بحثی با اون‌ها رخ نمی‌داد، احتمالا به بهانه‌ی دیگری درباره‌شون می‌نوشتم لازم به ذکره نوشته‌ای که در ادامه می‌خونید نه یک تحلیل عمیق و کامل، که روایتی هست از فکرها و حرف‌هایی پراکنده که در ذهن‌م دارم؛ با این تفاوت که مقداری منسجم‌تر در این‌جا بیان می‌کنم با نوشتن این افکار بیش‌تر از اون‌که قصد یاددادن داشته باشم، تلاش کرده‌ام که یاد بگیرم و در این بین چیزهایی که مهم و یا جالب به نظر اومده رو هم منتقل کنم چه چیزی باعث می‌شه ما زندگی خوبی داشته باشیم و ازش راضی باشیم؟ یک تحقیق
بدیهی هست کلی مزیت با شبکه‌های اجتماعی اومده باشه، ولی لبه‌ی دیگه‌ی چاقو رو نمی‌شه نادیده گرفت یکی از معضل‌هایی که تریبون‌داشتن در شبکه‌های مجازی پیج اینستاگرام و توییتر، کانال تلگرام، وب‌لاگ و … درست کرده و زیاد باهاش مواجه می‌شم، ایجاد توهم دانش و اهمیت‎ هست فرد اگر به شکل فرضی و برای ساده‌سازی در نظر بگیریم که یک نفر تریبون رو اداره می‌کنه به واسطه‌ی تعداد زیاد دنبال‌کننده‌هاش Followers و نظرات مثبتی که می‌گیره، کم‌کم این احساس رو پیدا می‌کنه که حرف‌هاش درست هستن، اشتباه نمی‌کنه و جای نقدی به‌ش وارد نیست اگر از چند میلیون و یا چندصدهزار نفر دنبال‌کننده تنها یک درصد افراد حرف آدم رو تایید کنن، این عدد چندهزار تا چندده هزار نفر خواهد شد یعنی اگر حرفی زده بشه که ااما درست نباشه اما به نظر همون 1 درست بیاد، اون حجم از تایید ممکن‌ه به آدم این توهم رو بده که چیز اشتباهی نگفته اگر 10 از اون یک درصد هم برای فرد پیام مثبت بفرستن، دایرکت و پیج‌ش سرشار از تاییدها
آخرین جستجو ها