پیشنوشت
مطالبی که تحت عنوان برای …» و به بهانهی یک یا چند فرد مینویسم، به این صورت هست که یادداشتها و نکاتی پراکنده در ارتباط با یک موضوع داشتهام تا در فرصتی مناسب مطالعه کنم و به شکلی منسجمتر دربارهشون بنویسم. شکلگیری بحثهایی بین دوستانم و من باعث شده تا زودتر سراغ اون مطالب برم. صحبتهایی که در اینجا مطرح میکنم، مستقل از بحثی که با دوستانم داشتهام هست و اگر چنین بحثی با اونها رخ نمیداد، احتمالا به بهانهی دیگری دربارهشون مینوشتم. لازم به ذکره نوشتهای که در ادامه میخونید نه یک تحلیل عمیق و کامل، که روایتی هست از فکرها و حرفهایی پراکنده که در ذهنم دارم؛ با این تفاوت که مقداری منسجمتر در اینجا بیان میکنم. با نوشتن این افکار بیشتر از اونکه قصد یاددادن داشته باشم، تلاش کردهام که یاد بگیرم و در این بین چیزهایی که مهم و یا جالب به نظر اومده رو هم منتقل کنم.
چه چیزی باعث میشه ما زندگی خوبی داشته باشیم و ازش راضی باشیم؟
یک تحقیق 83 ساله توسط دانشگاه هاروارد برای پاسخ به این سوال انجام شده که قبلا در پست Friends, Lovers and the Big Terrible Thing ازش نوشته بودم. یکی از ویدئوهای اخیر کانال Veritasium در یوتیوب به تفصیل دربارهی این تحقیق پرداخته که تماشای اون خالی از لطف نیست (لینک). مطالبی که در این پایین مینویسم رو حین تماشای اون ویدئو یادداشت کردهام.
دوتا نکتهی مهم رو میشه از این تحقیق دریافت کرد:
- مراقبت از سلامت جسم فواید بسیار زیادی داره و نه فقط بر روی طول عمر تاثیر میذاره، بلکه سلامت ما در طول زندگی رو هم بهبود میبخشه.
- روابطی که داریم (دوستی، عاطفی) نه فقط ما رو شادتر میکنن، که ما رو سالمتر نگه میدارن و باعث افزایش طول عمر میشن.
اینکه دوتا از موثرترین مواردی که به افزایش رضایت از زندگی کمک میکنن چیزهایی هستن که کنار دستم حاضرن و من به دنبال کارهای عجیبی برای راضیبودن از زندگیم هستم و در این دو مورد کمکاری میکنم، من رو به فکر فرو میبره. رابطهی ما با دوستانمون و شریک عاطفیای که داریم بر روی سلامتمون تاثیر زیادی میذارن و قویتر بودن این ارتباطها با افزایش سلامت ما رابطهی مستقیم داره. همچنین، احساس تنهایی به اندازهی مصرف نصف پاکت سیگار در روز یا به اندازهی چاقی (obesity) مضره. در عین حال، دو مورد رو هم باید اضافه کرد:
- بین حس تنهایی (loneliness) و تنها-بودن (being alone) تفاوت وجود داره. توانایی شاد-بودن در زمانی که تنها هستید، یک مهارت محسوب میشه و خودش به افزایش رضایت از زندگی کمک میکنه.
- ارزش روابطی که ازش صحبت میشه به تعداد افرادی که میشناسیم یا میبینیم وابسته نیست و به این مربوط نمیشه که فرد ازدواج کرده یا نه (ازدواج بد میتونه مثل حس تنهایی مضر باشه). موضوع کیفیت روابط صمیمانه و نزدیک ما هست.
گفته میشه روابط سالم میتونن از مغز ما هم محافظت کنن و افرادی که در روابط امنی هستن و میتونن به فرد مقابل تکیه کنن، ذهنی هشیارتر و برای مدتی طولانیتر دارن و افرادی که حس تنهایی میکنن، زودتر دچار دمانس مغزی و کاهش قدرت در حافظهشون میشن. روابط در نقش تنظیمکنندهی عواطف و استرس هم هستن و افراد ایزوله و منزوی سطح بالاتری از کورتیزول و التهاب مزمن رو دارن و بیشتر در وضعیت fight-or-flight (ستیز یا گریز) میمونن.
افراد زیادی که در تحقیق حاضر بودهان و هشتادسالگیشون رو میگذرونن، گفتهان که بیشترین چیزی که بهش افتخار میکنن ریشه در ارتباطهاشون داشته: زمانی که دوست خوبی بودهان، رئیس خوبی بودهان، تونستهان که شریک عاطفی خوبی باشن یا به دیگران در قالب آموزش چیزی (tutor) کمک کردهان.
It wasn’t those badges of achievement that we think "that's what we've gotta get to have a meaningful life".
البته اینکه بتونیم با آدمهای نزدیک زندگیمون بیشتر ارتباط برقرار کنیم و روابط صمیمانهای داشته باشیم، تنها یکی از ضلعهای رضایت از زندگی محسوب میشه. اینکه کاری معنادار در زندگی انجام بدیم هم ضلع بعدی رضایت از زندگی به حساب میآد (اینکه معنادار بودن رو افراد در چه چیزی تعریف میکنن، بحثی جداست) و ضلع سوم که از قضا زیاد دربارهاش شنیدهایم و حرف میزنیم، پوله. روابط، کار معنادار و درآمد کافی هر سه تاثیر مستقیمی روی زندگی ما میذارن و برای داشتن زندگی خوب ضروری هستن. اما سوال مهمی که وجود داره، این هست که چه میزان پول کفایت میکنه؟
در سال 2010، تحقیقی توسط Kahneman و Deaton انجام میشه که میگه درآمدی بیشتر از 75هزار دلار در سال، تاثیری بر روی well-being نمیذاره.
Beyond about 75K$/year, there's no improvement whatever in any of the three measures of emotional well-being.
11 سال بعد در یک تحقیق جدید، Mathew Kilingsworth توضیح میده که شواهدی وجود نداره تا تایید کنه که درآمدی بالاتر از 75هزار دلار در سال تغییری در well-being ما ایجاد نمیکنه.
There was no evidence for an experienced well-being plateau above 75K$/year, contrary to some influential past research.
در سال 2022 محققین دو تحقیق قبل در کنار یک محقق دیگه (Mellers) در نقش واسطه، یک بررسی دیگه رو شروع میکنن. این بار متوجه میشن که تا رسیدن به درآمد 75هزار دلار در سال، همهی افراد افزایش well-being رو تجربه خواهند کرد. اما اگر افراد رو به گروههای مختلفی بر حسب میزان رضایت و شادیشون از زندگی تقسیم کنیم، افرادی که رضایت کمی از زندگی دارن با افزایش درآمدی بالاتر از 75هزار دلار در سال شاهد تاثیری بیشتر نخواهند بود اما افرادی که پیش از اون هم انسانهای شادتری بودهان، شاهد رضایت بیشتری خواهند بود.
Above 75K$/year threshold, unhappy groups won't be happier with more income. Those happiest to start with are who gained the most from increased income.
برداشت من از ماجرا اینه که اگر کسب درآمد و رسیدن به پول منجر به این بشه که روابط ارزشمند و صمیمانه آدمها از دست برن و فرصت کار معنادار رو نداشته باشیم، اون افزایش درآمد زیاد بر روی حال خوب (well-being) تاثیرگذار نخواهد بود.
روابط از هزاران سال پیش با ما بودهان و ما از وقتی به دنیا اومدیم باهاش آمیخته شدیم. همین موضوع باعث میشه که اون رو take for granted کنیم و به شکل چیزی نبینیمش که میتونه برای زندگی بهتر روی اون سرمایهگذاری کنیم. البته که بهبود روابط هم مشابه ورزشکردنه. شما امروز ورزش نمیکنید و بعدش به خودتون بگید که ورزش کردم و دیگه نیازی ندارم تا آخر عمر انجامش بدم. توجه به روابط هم همینطوره. تلاش مداوم برای حفظ ارتباطمون با افرادی که بهشون اهمیت میدیم و یک تمرین مداوم و همیشگی که باید انجام بشه و افرادی که بیشتر انجامش بدن، در اون بهتر خواهند بود.